درس 1 صفحه 8 کتاب درسی ( بیشتر بدانیم )

[سوره الأنبياء (21): آيه 32]

وَ جَعَلْنَا السَّماءَ سَقْفاً مَحْفُوظاً وَ هُمْ عَنْ آياتِها مُعْرِضُونَ (32)

و آسمان را سقفى محفوظ قرار داديم، و آنها از نشانه‏هاى آن روى گردانند.

نكته‏ها:

زمين داراى دو نوع حفاظت است، يكى از درون و ديگرى از بيرون. يكى به واسطه كوه‏ها، از تحركات و فشار گازهاى درونى كه باعث زلزله و لرزشهاى شديد است، و ديگرى بوسيله هواى آسمان و جوّى كه گرداگرد زمين را فراگرفته است، از بمباران شبانه روزى شهاب سنگ‏ها، شعاع كشنده‏ى نور خورشيد و اشعه‏هاى مرگبار كيهانى كه دائماً زمين را در معرض خطرناك‏ترين تهديدها قرار مى‏دهد.

شايد مراد از محفوظ بودن آسمان، حفاظت آسمان‏ها از آمد و رفت شيطان‏ها باشد، چنان كه در جاى ديگر مى‏فرمايد: «وَ حَفِظْناها مِنْ كُلِّ شَيْطانٍ رَجِيمٍ» «1»

__________________________________________________

 (1). حجر، 17.

                        تفسير نور، ج‏7، ص: 449

پيام‏ها:

1 آفرينش آسمان روى حساب و هدف است. «جَعَلْنَا السَّماءَ سَقْفاً مَحْفُوظاً» 2 نه تنها زمين كه آسمان‏ها نيز حفظ مى‏شوند. «مَحْفُوظاً» (حفظ مى‏شوند از اينكه بر انسان‏ها سقوط كنند) 3 آسمان، هم حافظ است «سَقْفاً» و هم محفوظ. «مَحْفُوظاً» 4 آسمان داراى نشانه‏هايى از قدرت و حكمت الهى است. «آياتِها» 5 هر چه خداوند بر عبرت آموزى و هدايت پذيرى از آيات و نشانه‏هاى قدرت خويش تأكيد مى‏فرمايد، امّا انسان غافل و مغرور از آن اعراض مى‏كند. «عَنْ آياتِها مُعْرِضُونَ

درس 2 صفحه 13 کتاب درسی  آیات 99 و 100

[سوره المؤمنون (23): آيات 99 تا 100]

حَتَّى إِذا جاءَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قالَ رَبِّ ارْجِعُونِ (99) لَعَلِّي أَعْمَلُ صالِحاً فِيما تَرَكْتُ كَلاَّ إِنَّها كَلِمَةٌ هُوَ قائِلُها وَ مِنْ وَرائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلى‏ يَوْمِ يُبْعَثُونَ (100)

 (آنها هم چنان به توصيف‏هاى ناروا و كردارهاى زشت خود ادامه مى‏دهند) تا زمانى كه مرگ به سراغ يكى از آنان آيد، مى‏گويد: پروردگارا! مرا بازگردان.                        تفسير نور، ج‏8، ص: 129

 

شايد در آنچه از خود به جاى گذاشته‏ام (از مال و ...) كار نيكى انجام دهم.

 (به او گفته مى‏شود:) هرگز. اين گفته سخنى است كه (به ظاهر) مى‏گويد (ولى اگر برگردد، به آن عمل نمى‏كند) و در پى آنان برزخى است تا روزى كه برانگيخته شوند.

پيام‏ها

1 غرور و غفلت براى گروهى دائمى است. «حَتَّى إِذا» 2 منحرفان روزى بيدار خواهند شد و تقاضاى بازگشت به دنيا خواهند كرد، امّا آن تقاضا نشدنى است. «رَبِّ ارْجِعُونِ» 3 ضايع كردن عمر و فرصت، سبب حسرت در هنگام مرگ است. «رَبِّ ارْجِعُونِ» 4 تقاضاى بازگشت از سوى كفّار جدى است ولى قول آنان در مورد صالح شدن مشكوك است. «لَعَلِّي أَعْمَلُ» 5 عمل صالح، زاد و توشه‏ى بعد از مرگ است. «ارْجِعُونِ لَعَلِّي أَعْمَلُ صالِحاً» 6 كسانى كه مُكنت و امكاناتى دارند، بايد بيشتر عمل صالح انجام دهند. «أَعْمَلُ صالِحاً فِيما تَرَكْتُ»

          اى كه دستت مى‏رسد كارى بكن             پيش از آن كز تو نيايد هيچ كار

 7 دنيا مزرعه‏ى آخرت است. «أَعْمَلُ صالِحاً فِيما تَرَكْتُ» 8 اقرار كافران به اشتباه، تنها با زبان است و پشتوانه‏ى قلبى ندارد. «إِنَّها كَلِمَةٌ هُوَ قائِلُها